حملات اخير هند و کشته شدن دهها تن در اين کشور پر جمعيت بار ديگر نشان داد که مرز ميان استقلال خواهى، دموکراسى و همچنين احترام به حقوق ديگران تا به کجاست. کشور پهناور و پرجمعيت هند که عنوان بزرگترين دموکراسى جهان را به خود اختصاص داده است، در چند ماه اخير بار ديگر شاهد چالشهاى عمده امنيتى بود که نشان داد که اين کشور علىرغم تمام تدابير انديشيده شده و همچنين هزينههاى سرسامآور امنيتى به دليل پارهاى از رفتارهاى خود همچنان در معرض اينگونه حملات قرار دارد.
شبهقاره هند از زمانى که هنوز استعمار پاى خود را از گليم نکبت و سفره بىبرکت مردم آن بيرون نکشيده بود و همچنان به غارت ثروتهاى مردم آن مشغول بود، آبستن حوادثى شد که همچنان مردم آن را در خود مشغول داشته است. تقسيم شبهقاره به چند کشور متفاوت از جمله هند، پاکستان، بنگلادش، بوتان و نپال؛ همه و همه روزگار تلخى را براى مردم اين منطقه نويد مىداد که در سايه ناآرامىهاى دولتمردان اين کشورها درگيرىهاى خونينى را هم باعث شده است. بيرون رفتن استعمارگران انگليسى و به دنبال آن تشکيل اين کشورها با مشکلات باقى مانده از دوران استعمار مساله سادهاى نبود که به اين سادگىها فراموش شود. هند و پاکستان هنوز مرزهاى خود را مشخص نکرده بودند که در کشمير با هم درگير شدند. کشمير منطقهاى مسلمان نشين در شبهقاره بود که در دوران تقسيم، براى مالکيت آن صحبت نشده بود. در حالى که شبهنظاميان قبايلى پاکستانى توانستند با حملهاى سريع قسمتهاى وسيعى از کشمير را به تصرف خود در آورند، هندىها نيز همزمان پيشروى خود را به سمت مناطق مسلمان نشين کشمير آغاز کردند و قسمتهايى از آن را اشغال کردند. طرفه آنکه هندىها که توان نظامى چندانى نداشتند در برابر حمله ارتش چين در سال 1965 نتوانست مقاومت کند و نيمى از متصرفات خود در اين منطقه را به طرف چينى داد، به گونهاى که امروز کشمير سه قسمت شده است، کشمير پاکستان که از آن به عنوان کشمير آزاد ياد مىشود، کشمير تحت اشغال هند و کشمير تحت اشغال چين.
اصولا مناطق دور افتاده و کوهستانى کشمير منطقهاى نبود که در آن هندوها بتوانند زندگى کنند، آيين هندو که بر پايه تقدس آب بنا شده است، همواره در مناطقى رشد داشته که پيروان آن بتوانند با آب خود را طهارت داده و مقدسات خود را به جا آورند، اما در اين منطقه مسلمانان که با شرايط مختلف زندگى آشنا بودند، موفق شدند خود را با شرايط وفق داده و صدها سال پيش اين منطقه خوش آب و هوا را به محل سکونت خود تبديل کنند. از کشمير به عنوان ايران بيرونى ياد مىکنند. فرهنگ ايرانى بر تمام ابعاد زندگى مردم اين منطقه سايه افکنده و آداب و رسوم ايرانى را مىتوان در زندگى روزمره مردمان آرام آنجا مشاهده کرد، اما آنچه به نظر مىرسد جنگهاى سهگانه هند و پاکستان بر سر اين منطقه دولتمردان دهلىنو را به اين نتيجه رسانده است که بايد در اين مورد تجديد نظر کرده و هويت سرزمينى اين منطقه را تغيير دهند. در اين راستا هندىها از دهه هفتاد قرن گذشته سياست کوچ اجبارى مسلمانان را در اين منطقه را در پيش گرفته و هندوها را جايگزين آنها مىکنند.
اين سياست نژادپرستانه دولتمردان بزرگترين دموکراسى جهان از همان ابتدا با مخالفت گسترده سازمانهاى حقوق بشرى و مردم مظلوم و فقير کشمير که تحت انواع فشارهاى دولت دهلى قرار داشتند، مواجه شد؛ اما تندروهاى هندو که در ساختارهاى مختلف سياسى و اقتصادى و همچنين امنيتى اين کشور چنبره انداختهاند، با ايجاد سانسور خبرى خاص در اين مورد اقدامات خود را شدت دادند به گونهاى که در اين ميان نيروهاى مسلح هند با انتقال مقرهاى فرماندهى نيروهاى يه گانه خود به سرينگر مرکز کشمير تحت اشغال هند تلاش کرد از نزديک روند سرکوب مردم اين منطقه و هنديزه کردن آن را ادامه دهد.
مسلمانان کشميرى که از ظلم و اجحافى که دولت مرکزى هند بر آنها روا داشته به شدت در تنگنا قرار گرفتهاند. در طول شش سال گذشته با کم کردن دامنه فعاليتهاى خود سعى کردند با گونهاى با دولت هند کنار آمده و با دريافت استقلالى داخلى، به زندگى روزمره خود ادامه دهند، اما اين انديشهاى نبود که دولتمردان هندى بتوانند با آن کنار بيايند و علىرغم آتشبس اعلام نشده، آنها همچنان به حمله و دستگيرى و اقدامات ضد انسانى عليه مردم کشمير ادامه مىدادند. در باور بلندپايگان هندى هر کشميرى يک جاسوس و يک عنصر مخرب است که براى پاکستان جاسوسى مىکند و اين اتهام را به راحتى مىتوان از در تکتک صحبتهاى مقامات هندى يافت.
اما دور جديد حملات و اجحافات ارتش و نيروهاى امنيتى هند به مردم و مبارزان کشميرى با روش و شيوه تازهاى شروع شد. هندىها که در مبارزه با مردم اين منطقه به شدت با مشکل برخورد کرده بودند، براى اين کار به متخصص سرکوب و جنگ شهرى روى آورده و از آنها مشاورههاى خوبى دريافت کردند. هندىها به سراغ نظاميان و افسران اطلاعاتى رژيم اسراييل رفتند که در سرکوب و سختگيرى و اشغال و هويتزدايى دستى بلند و تجربهاى 60 ساله دارد. در دوره همکارىهاى امنيتى اسراييل و هند، افسران اسراييلى بارها با حضور سرى در کشمير تحت اشغال هند و ديدار با نظاميان و همتايان هندى خود راهکارهايى را در اختيار آنها قرار دادند که در شيوه و عمل خيلى سريع چهره خود را باز کرد. يکى از اين راهکارها ويران کردن منازل مبارزان کشميرى بود و نقطه ديگر آن ايجاد مرکز ضد تروريستى در دهلى نو بود که وظيفه رصد کردن مبارزان کشميرى را بر عهده داشت.
اعمال خشونتهاى دولت هند که کشمير را در قرون وسطى نگه داشته و از توسعه اقتصادى و اجتماعى در آنجا جلوگيرى کرده و با ايجاد سانسور خبرى شديد مانع از انتشار اخبار وضع اسفناک مردم اين منطقه شده است، واکنش مبارزان کشميرى را در پى داشت. موج تازهاى از حملات که خود را اينبار نه در کشمير بلکه در تمام مناطق هند گسترده است تا بلکه بتواند از این طریق صدای خود را به گوش جهانیان برساند. در مورد انگیزههای این حمله و اهداف آن و کسانی که آن را انجام دادهاند تاکنون تحلیلهای گوناگونی بیان شده است که آوردن که به جرات میتوان گفت بسیاری از آنها به دور از واقعیت بوده است.
دولتمردان هند که طبق معمول پس از هرگونه عملیات اینچنیی که اینبار پایتخت اقتصادی آنها را هدف قرار داده پاکستان و عوامل اطلاعاتی این کشور را متهم به دست داشتن در آن میکنند، باز هم نخواستند از این موضع کوتاه بیایند و این کشور را مسول مستقیم این انفجارها کردند. در حالی که اگر هندیها اندکی به رفتارهای خود در مقابل مردم کشمیر و دیگر مسلمانان این کشور توجه میکردند، آنگاه متوجه میشدند که این مسلمانان تا چه اندازه انگیزههای قویای برای مقابله با دولت هند دارند. اگر دهلینو بخواهد همچنان بر روند سرکوب خود در کشمیر را ادامه دهد، باید انتظار حملات خونینتر و بیشتری را داشته باشد، سران هندی باید به این نتیجه برسند که کشور 72 ملت آنها نیاز به آرامش دارد و این آرامش هم در گرو آرامش همه اقلیتهای این کشور است.
آنچه در پایان باید گفت به حضور روزافزون صهیونیستها در هند باز میگردد. آنها که نیازهای امنیتی و اطلاعاتی هند را درک کردهاند، به زعم خود به ارائه این کمکها در قبال امتیازات سیاسی روی آوردهاند و از این رو نقاط حساس و مهمی از بمبئی را خریده و برخی از مراکز مذهبی خود را هم دایر کردهاند. اگر در عملیات اخیر مبارزان کشمیری آنها درست هدفگیری کرده بودند، بسیاری از افسران اطلاعاتی سازمان موساد را میتوانستند دستگیر کنند و این ماجرایی است که همچنان ادامه دارد. پس جا دارد تا قبل از آنکه کشمیر شاهد جنگی خونین شود، جامعه جهانی با فشار بر دولت دهلینو این کشور را وادار کند تا حقوق مسلمانان این کشور را به رسمیت شناخته و زمینههای توسعه اقتصادی و اجتماعی را در کشمیر فراهم کرده و با توزیع عادلانه ثروت از اخراج مسلمانان از سرزمین پدری خود، خودداری و از سکنی دادن هندوها در این سرزمین خودداری کند.
شبهقاره هند از زمانى که هنوز استعمار پاى خود را از گليم نکبت و سفره بىبرکت مردم آن بيرون نکشيده بود و همچنان به غارت ثروتهاى مردم آن مشغول بود، آبستن حوادثى شد که همچنان مردم آن را در خود مشغول داشته است. تقسيم شبهقاره به چند کشور متفاوت از جمله هند، پاکستان، بنگلادش، بوتان و نپال؛ همه و همه روزگار تلخى را براى مردم اين منطقه نويد مىداد که در سايه ناآرامىهاى دولتمردان اين کشورها درگيرىهاى خونينى را هم باعث شده است. بيرون رفتن استعمارگران انگليسى و به دنبال آن تشکيل اين کشورها با مشکلات باقى مانده از دوران استعمار مساله سادهاى نبود که به اين سادگىها فراموش شود. هند و پاکستان هنوز مرزهاى خود را مشخص نکرده بودند که در کشمير با هم درگير شدند. کشمير منطقهاى مسلمان نشين در شبهقاره بود که در دوران تقسيم، براى مالکيت آن صحبت نشده بود. در حالى که شبهنظاميان قبايلى پاکستانى توانستند با حملهاى سريع قسمتهاى وسيعى از کشمير را به تصرف خود در آورند، هندىها نيز همزمان پيشروى خود را به سمت مناطق مسلمان نشين کشمير آغاز کردند و قسمتهايى از آن را اشغال کردند. طرفه آنکه هندىها که توان نظامى چندانى نداشتند در برابر حمله ارتش چين در سال 1965 نتوانست مقاومت کند و نيمى از متصرفات خود در اين منطقه را به طرف چينى داد، به گونهاى که امروز کشمير سه قسمت شده است، کشمير پاکستان که از آن به عنوان کشمير آزاد ياد مىشود، کشمير تحت اشغال هند و کشمير تحت اشغال چين.
اصولا مناطق دور افتاده و کوهستانى کشمير منطقهاى نبود که در آن هندوها بتوانند زندگى کنند، آيين هندو که بر پايه تقدس آب بنا شده است، همواره در مناطقى رشد داشته که پيروان آن بتوانند با آب خود را طهارت داده و مقدسات خود را به جا آورند، اما در اين منطقه مسلمانان که با شرايط مختلف زندگى آشنا بودند، موفق شدند خود را با شرايط وفق داده و صدها سال پيش اين منطقه خوش آب و هوا را به محل سکونت خود تبديل کنند. از کشمير به عنوان ايران بيرونى ياد مىکنند. فرهنگ ايرانى بر تمام ابعاد زندگى مردم اين منطقه سايه افکنده و آداب و رسوم ايرانى را مىتوان در زندگى روزمره مردمان آرام آنجا مشاهده کرد، اما آنچه به نظر مىرسد جنگهاى سهگانه هند و پاکستان بر سر اين منطقه دولتمردان دهلىنو را به اين نتيجه رسانده است که بايد در اين مورد تجديد نظر کرده و هويت سرزمينى اين منطقه را تغيير دهند. در اين راستا هندىها از دهه هفتاد قرن گذشته سياست کوچ اجبارى مسلمانان را در اين منطقه را در پيش گرفته و هندوها را جايگزين آنها مىکنند.
اين سياست نژادپرستانه دولتمردان بزرگترين دموکراسى جهان از همان ابتدا با مخالفت گسترده سازمانهاى حقوق بشرى و مردم مظلوم و فقير کشمير که تحت انواع فشارهاى دولت دهلى قرار داشتند، مواجه شد؛ اما تندروهاى هندو که در ساختارهاى مختلف سياسى و اقتصادى و همچنين امنيتى اين کشور چنبره انداختهاند، با ايجاد سانسور خبرى خاص در اين مورد اقدامات خود را شدت دادند به گونهاى که در اين ميان نيروهاى مسلح هند با انتقال مقرهاى فرماندهى نيروهاى يه گانه خود به سرينگر مرکز کشمير تحت اشغال هند تلاش کرد از نزديک روند سرکوب مردم اين منطقه و هنديزه کردن آن را ادامه دهد.
مسلمانان کشميرى که از ظلم و اجحافى که دولت مرکزى هند بر آنها روا داشته به شدت در تنگنا قرار گرفتهاند. در طول شش سال گذشته با کم کردن دامنه فعاليتهاى خود سعى کردند با گونهاى با دولت هند کنار آمده و با دريافت استقلالى داخلى، به زندگى روزمره خود ادامه دهند، اما اين انديشهاى نبود که دولتمردان هندى بتوانند با آن کنار بيايند و علىرغم آتشبس اعلام نشده، آنها همچنان به حمله و دستگيرى و اقدامات ضد انسانى عليه مردم کشمير ادامه مىدادند. در باور بلندپايگان هندى هر کشميرى يک جاسوس و يک عنصر مخرب است که براى پاکستان جاسوسى مىکند و اين اتهام را به راحتى مىتوان از در تکتک صحبتهاى مقامات هندى يافت.
اما دور جديد حملات و اجحافات ارتش و نيروهاى امنيتى هند به مردم و مبارزان کشميرى با روش و شيوه تازهاى شروع شد. هندىها که در مبارزه با مردم اين منطقه به شدت با مشکل برخورد کرده بودند، براى اين کار به متخصص سرکوب و جنگ شهرى روى آورده و از آنها مشاورههاى خوبى دريافت کردند. هندىها به سراغ نظاميان و افسران اطلاعاتى رژيم اسراييل رفتند که در سرکوب و سختگيرى و اشغال و هويتزدايى دستى بلند و تجربهاى 60 ساله دارد. در دوره همکارىهاى امنيتى اسراييل و هند، افسران اسراييلى بارها با حضور سرى در کشمير تحت اشغال هند و ديدار با نظاميان و همتايان هندى خود راهکارهايى را در اختيار آنها قرار دادند که در شيوه و عمل خيلى سريع چهره خود را باز کرد. يکى از اين راهکارها ويران کردن منازل مبارزان کشميرى بود و نقطه ديگر آن ايجاد مرکز ضد تروريستى در دهلى نو بود که وظيفه رصد کردن مبارزان کشميرى را بر عهده داشت.
اعمال خشونتهاى دولت هند که کشمير را در قرون وسطى نگه داشته و از توسعه اقتصادى و اجتماعى در آنجا جلوگيرى کرده و با ايجاد سانسور خبرى شديد مانع از انتشار اخبار وضع اسفناک مردم اين منطقه شده است، واکنش مبارزان کشميرى را در پى داشت. موج تازهاى از حملات که خود را اينبار نه در کشمير بلکه در تمام مناطق هند گسترده است تا بلکه بتواند از این طریق صدای خود را به گوش جهانیان برساند. در مورد انگیزههای این حمله و اهداف آن و کسانی که آن را انجام دادهاند تاکنون تحلیلهای گوناگونی بیان شده است که آوردن که به جرات میتوان گفت بسیاری از آنها به دور از واقعیت بوده است.
دولتمردان هند که طبق معمول پس از هرگونه عملیات اینچنیی که اینبار پایتخت اقتصادی آنها را هدف قرار داده پاکستان و عوامل اطلاعاتی این کشور را متهم به دست داشتن در آن میکنند، باز هم نخواستند از این موضع کوتاه بیایند و این کشور را مسول مستقیم این انفجارها کردند. در حالی که اگر هندیها اندکی به رفتارهای خود در مقابل مردم کشمیر و دیگر مسلمانان این کشور توجه میکردند، آنگاه متوجه میشدند که این مسلمانان تا چه اندازه انگیزههای قویای برای مقابله با دولت هند دارند. اگر دهلینو بخواهد همچنان بر روند سرکوب خود در کشمیر را ادامه دهد، باید انتظار حملات خونینتر و بیشتری را داشته باشد، سران هندی باید به این نتیجه برسند که کشور 72 ملت آنها نیاز به آرامش دارد و این آرامش هم در گرو آرامش همه اقلیتهای این کشور است.
آنچه در پایان باید گفت به حضور روزافزون صهیونیستها در هند باز میگردد. آنها که نیازهای امنیتی و اطلاعاتی هند را درک کردهاند، به زعم خود به ارائه این کمکها در قبال امتیازات سیاسی روی آوردهاند و از این رو نقاط حساس و مهمی از بمبئی را خریده و برخی از مراکز مذهبی خود را هم دایر کردهاند. اگر در عملیات اخیر مبارزان کشمیری آنها درست هدفگیری کرده بودند، بسیاری از افسران اطلاعاتی سازمان موساد را میتوانستند دستگیر کنند و این ماجرایی است که همچنان ادامه دارد. پس جا دارد تا قبل از آنکه کشمیر شاهد جنگی خونین شود، جامعه جهانی با فشار بر دولت دهلینو این کشور را وادار کند تا حقوق مسلمانان این کشور را به رسمیت شناخته و زمینههای توسعه اقتصادی و اجتماعی را در کشمیر فراهم کرده و با توزیع عادلانه ثروت از اخراج مسلمانان از سرزمین پدری خود، خودداری و از سکنی دادن هندوها در این سرزمین خودداری کند.
نویسنده : کریم جعفری
0 نظرات:
ارسال یک نظر